اعترافات تکاندهنده عروس آدمکش!
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۴۲۴۴۴
با اعترافات زن جوانی که به همراه مادرشوهرش در مرکز درمانی بستری شده بود، راز طلبکار سیاه پوش در حالی فاش شد که پدرشوهر این زن جوان به طرز دلخراشی با ضربات چاقو به قتل رسید.
به گزارش خراسان، بیشتر از چند دقیقه از بامداد روز گذشته سپری نشده بود که فریادهای دلخراش زن میان سال، اهالی و ساکنان خیابان شهید یوسف زاده در منطقه خواجه ربیع را از خانه هایشان بیرون کشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دقایقی بعد امدادگران اورژانس در حالی از راه رسیدند که مشخص شد شوهر 63 ساله زن مجروح نیز خون آلود مقابل در ورودی ساختمان افتاده است اما با تایید مرگ مرد 63 ساله، نیروهای اورژانس عروس و مادرشوهر را به مرکز درمانی انتقال دادند.
از سوی دیگر نیز ماجرای این حادثه هولناک توسط عوامل انتظامی به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و بدین ترتیب قاضی دکتر صادق صفری در همان دقایق اولیه بامداد به همراه گروهی از افسران کارآزموده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف بولوار شهید یوسف زاده حرکت کرد. بررسی های مقدماتی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب بیانگر آن بود که مرد 63 ساله با ضربات متعدد کارد و همچنین وارد آمدن جسم سخت به ناحیه سر به قتل رسیده است اما راز این جنایت در سینه عروس و همسر مرد آشپزخانه دار (مقتول) بود بنابراین گروه جنایی در کنار مقام قضایی عازم بیمارستان شهید هاشمی نژاد شدند تا به رمزگشایی از این جنایت وحشتناک بپردازند.
در حالی که با دستور قاضی ویژه قتل عمد، جسد مرد آشپزخانه دار برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت، همسر او نیز قادر به صحبت نبود اما عروس 26 ساله که گویی از حالت غش بیرون آمده بود، در پاسخ به سوال قاضی دکتر صفری که پرسید جنایت چگونه رقم خورد؟ گفت: من رختخواب ها را پهن کرده بودم تا به همراه مادرشوهرم بخوابیم اما هنوز خواب به چشمانمان نرسیده بود که ناگهان متوجه فریادهای پدرشوهرم شدم که نیمه شب از سر کار به خانه آمد! وقتی هراسان به بیرون از ساختمان 2 طبقه و به طرف پارکینگ دویدم ناگهان یکی از طلبکاران شوهرم را دیدم که کاپشن سیاه بر تن داشت و با ضربات چاقو پدرشوهرم را هدف گرفته بود! در این هنگام مادرشوهرم نیز بیرون آمد که آن مرد او را نیز با چاقو زخمی کرد و از داخل پارکینگ گریخت!
ولی من که به شدت ترسیده بودم همزمان با حضور مستاجر طبقه بالای منزل پدرشوهرم، غش کردم و دیگر چیزی نفهمیدم. عروس 26 ساله که فرشته نام دارد در ادامه اظهاراتش افزود: شوهرم بیش از یک میلیارد تومان بدهکاری دارد و چک های بی محل صادر کرده است به همین دلیل هم بعد از فراری شدن شوهرم، طلبکارها مرا رها نمی کنند. آن ها حتی روی در و دیوار منزل پدرم نیز مطالب نسنجیده ای می نویسند و ما را تحقیر می کنند.
ادعاهای این زن جوان در حالی رنگ حقیقت گرفت که بررسی های کارآگاهان نشان داد که روی در منزل آن ها جمله ای با عنوان «این پول ها خورده نمی شود!» نیز نوشته شده بود! بنابراین در حالی که مقام قضایی با توجه به مشخصات مرد سیاه پوشی که زن جوان از آن سخن می گفت، دستورهایی را برای بررسی نامحسوس ماجرا صادر کرده بود، ناگهان مکان انتقال زن جوان و مادرشوهرش به مرکز درمانی، افکار او را تغییر داد و پیگیری سرنخ ها به شیوه دیگری ادامه یافت چرا که تحقیقات قاضی ویژه قتل عمد در بررسی دوباره صحنه حادثه نشان داد، زن 58 ساله از حیاط خلوت پشت ساختمان قصد خروج داشته است اما عروس 26 ساله از در ورودی پارکینگ وارد کوچه شده و در آن جا غش کرده بود.
این نکته سنجی مقام قضایی روند تحقیقات را تغییر داد و احتمال ساختگی بودن «طلبکار سیاه پوش» قوت گرفت. به همین دلیل مقام قضایی که دیگر به اظهارات عروس 26 ساله مشکوک شده بود، دستور انتقال وی به پلیس آگاهی را در حالی صادر کرد که «فرشته» تا حدود ساعت 8 صبح روز گذشته همچنان بر ارتکاب جنایت توسط «طلبکار سیاه پوش» اصرار داشت اما وقتی در برابر سوالات فنی و انحرافی قرار گرفت، ناگهان به مخمصه تناقض گویی افتاد و دیگر نتوانست از چاله اظهارات دروغ، خود را بیرون بکشد.
در این شرایط بود که به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را فاش کرد. او گفت: شب قبل در منزل پدرم بودم چرا که شوهرم از دی ماه گذشته به دلیل صدور چک های بلامحل فراری شده است ولی در این هنگام احضاریه ای برای پدرم آمد که خیلی ناراحت شدم و به طرف منزل پدرشوهرم رفتم تا باز هم از او خواهش کنم که برای رهایی از چنگ طلبکاران به من کمک کند! اما وقتی او قصد ورود به داخل ساختمان را داشت در همان ورودی منزل با او درگیر شدم و با گوشت کوب و کارد او را به قتل رساندم. وقتی مادرشوهرم رسید، او را هم با چاقو زدم که او از ترس فریاد زنان به داخل حیاط خلوت فرار کرد تا از پشت ساختمان بگریزد! من هم که دیدم همسایگان با فریادهای او بیرون آمدند، خودم را به بیهوشی زدم و به همراه او به بیمارستان منتقل شدم.
در پی اعترافات متهم این پرونده جنایی، بلافاصله گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) و با بهره گیری از راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد، دوباره راهی بیمارستان شهید هاشمی نژاد شدند و به تحقیق از مادرشوهر 58 ساله پرداختند. او که به زحمت سخن می گفت از یک مایع تلخ نام برد و مدعی شد: عروسم قبل از خواب، مایعی تلخ به جای دارو به من داد که من متوجه شدم و آن را نخوردم! با این اظهارات، بازجویی های فنی از زن 22 ساله، توسط سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) برای ریشه یابی ماجرای این جنایت تکان دهنده در حالی ادامه دارد که فرشته (متهم) ادعا می کند آن مایع تلخ، دارویی بود که مادرشوهرم همیشه مصرف می کرد...
در خور یادآوری است، سرگذشت متهم این پرونده جنایی در ستون در امتداد تاریکی امروز منتشر شده است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: اسماعیل احمدی مناجات شعبانیه پیروز یوزپلنگ ایرانی مسمومیت دانش آموزان اعترافات تکان دهنده عروس اسماعیل احمدی مناجات شعبانیه پیروز یوزپلنگ ایرانی مسمومیت دانش آموزان قاضی ویژه قتل عمد عروس 26 ساله مقام قضایی زن جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۴۲۴۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری قاتل مست دو زن در عروسی
جمعه گذشته در روستای الله آباد شهرستان عنبرآباد در استان کرمان مراسم جشن عروسی برپا بود و بسیاری از مردم روستا در این مراسم شرکت کرده بودند.
داماد جوانی اهل کرمان و عروس اهل بندرعباس بود و از آنجا که پدر داماد در روستای الله آباد زندگی میکرد، مراسم عروسی نیز در همان روستا برگزار شده بود. علاوه بر اقوام داماد و اهالی روستا، بستگان عروس نیز از بندرعباس راهی الله آباد شده بودند تا شروع زندگی زوج جوان را جشن بگیرند.
از صبح جمعه هر دو خانواده در تکاپوی برگزاری مراسم بودند. بعد از اینکه خطبه عقد عروس و داماد خوانده شد، نوبت به جشن و پایکوبی رسید. همه چیز خوب پیش میرفت و همه خوشحال در انتظار ورود عروس و داماد به داخل سالن بودند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد.
تیراندازی مرگباروقتی عروس و داماد به مجلس رسیدند، همه شروع کردند به رقصیدن و شادی کردن، در بین میهمانان ۳ نفر از دوستان دوران سربازی داماد نیز بحضور داشتند که از بندرعباس خود را به مراسم رسانده بودند.
منصور بهمنی دهیار روستای الله آباد عنبرآباد در گفتگو با همشهری میگوید: یکی از دوستان داماد با خود کلت کمری آورده بود تا مطابق رسم غلطی که در بعضی از عروسیها وجود دارد، با آن تیراندازی کند. او شروع به رقصیدن کرد، اما چون مشروبات الکی مصرف کرده بود، حالت عادی نداشت و در همان حال ناگهان سلاحش را به دست گرفت و شروع به تیراندازی کرد.
او ادامه میدهد:، چون حال پسر جوان خوب نبود، نمیدانست که سر اسلحه را به کدام سو گرفته است. او چند گلوله شلیک کرد و ناگهان خواهر داماد در اثر اصابت گلوله به سرش نقش زمین شد.
وقتی این اتفاق افتاد، ضارب که همچنان در حال رقص بود، از سر و صدای موزیک متوجه کارش نشد و باز هم شلیک کرد که این بار خاله عروس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و گلوله به شکمش خورد و بر زمین افتاد.
بهمنی میافزاید: با جیغ و فریاد میهمانان همه متوجه این حادثه و گلوله خوردن این دختر جوان شدند. پس از آن بود که همهمه به پا شد و عروسی با شیون مهمانان و خانواده عروس و داماد به عزا تبدیل شد.
شب زیبایی که عروس و داماد انتظارش را داشتند یکباره به شب عزای دو دختر جوان تبدیل شد. خانوادهها همه تلاش خود را کردند تا دو دختر را به بیمارستان برسانند، اما کار از کار گذشته بود و هر دو جان خود را از دست داده بودند. از سوی دیگر ضارب وقتی متوجه شد چه حادثهای رخ داده است، به همراه یکی از دوستانش فرار کرد و به بندرعباس گریخت. دهیار الله آباد ادامه میدهد: دوست سوم که راننده بود، توسط پلیس دستگیر شد. ماموران پلیس با حضور در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کردند.
پلیس وقتی متوجه شد که ضارب فرار کرده است، در تحقیقاتی که انجام داد، رد ضارب را در بندرعباس شناسایی کرد.
بهمنی اضافه میکند: یکشنبه که به اداره آگاهی رفته بودم، متوجه شدم که پلیس بندرعباس رد ضارب را گرفته و برای دستگیریاش راهی محل اختفای او شده، اما وی مقاومت کرده و درگیری به وجود آمده است. در این درگیری ضارب تیر خورده و دستگیر و راهی بیمارستان شده است تا بعد از معالجه به مراجعه قضایی تحویل داده شود.
رسمی که کشتههای زیادی داده استپس از جمعه غمانگیز روستای اللهآباد، خواهر داماد صبح یکشنبه به خاک سپرده شد و پیکر خاله عروس نیز برای دفن به بندرعباس انتقال یافت.
به گفته دهیار روستای اللهآباد، رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی تا کنون باعث مرگ افراد زیادی شده است. این رسم در مناطق جنوبی کرمان وجود دارد و هر سال باعث مرگ افراد زیادی میشود.
وی میگوید: باید با کسانی که در مراسم ختم و عروسی اقدام به تیراندازی میکنند، برخورد شدید شود تا دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
تیراندازیهای مرگبار در یک سال گذشتهرسم غلط تیراندازی در مراسم عزا و عروسی در سالهای اخیر قربانیان زیادی به جا گذاشته است. این در حالی است که در همه این سالها پلیس، دستگاه قضایی و رسانهها درباره این رسم غلط و تبعات آن بارها هشدار دادهاند. مهمترین حوادث اینچنینی را با هم مرور میکنیم.
مرگ جوان ۲۷ سالهدر یکی از روستاهای بروجرد رسم غلط تیراندازی در عروسی حادثه مرگباری آفرید. این حادثه ۳ خرداد سال گذشته رخ داد. وقتی مهمانان در حال جشن و پایکوبی بودند، دو نفر که وظیفه تیراندازی در عروسی را برای احترام به مهمانان بر عهده داشتند، با شلیک گلوله باعث مرگ یک جوان ۲۷ ساله شدند و خاطرهای هولناک برای عروس و داماد باقی گذاشتند.
کشته شدن دامادیکی از دردناکترین حوادث رسم تیراندازی در یکی از روستاهای کهگیلوهه و بویر احمد اتفاق افتاد. ۳۱ تیر سال گذشته، وقتی عروس و داماد دست در دست هم پیشاپیش خانواده و مهمانان وارد حیاط خانه پدر داماد شدند، یکی از مهمانان تفنگ به دست برای خوشامدگویی به مهمانان شروع به تیراندازی کرد که ناگهان یکی از گلولهها بر قلب داماد اثابت کرد و باعث جان باختن او شد و خانوادهاش را داغدار کرد.
برادرعروس کشته شدپنجشنبه شب ۲۱دی ۱۴۰۲، در روستای سرآسیاب شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد شلیک گلوله توسط یکی از مهمانان که در حین رقص و پایکوبی تیراندازی میکرد، باعث مرگ برادر عروس شد. این مرد ۴۲ ساله بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست و عروس در شب عروسیاش برای همیشه عزادار برادرش شد.
۱۳ مجروح در عروسی
شامگاه ۲۸ اسفند سال گذشته در شهر ایذه، وقتی عروس و داماد وارد تالار عروسی شدند، یکی از مهمانان با اسلحه شکاری خود، شروع به تیراندازی کرد و با این کار ۱۳ نفر از مهمانان به شدت زخمی و روانه بیمارستان شدند، این اقدام باعث برهم خوردن عروسی شد و شبی که قرار بود برای حاضران و عروس و داماد به شادی ختم شود، با شیون و زاری پایان یافت.
کودک ۹ ساله جان باخت۸ اسفند سال گذشته نیز سنت تیراندازی جان یک کودک را گرفت. کودک ۹ ساله اهل روستای چاهدروا شهرستان مُهر در استان فارس، در اثر تیراندازی در عروسی به شدت مجروح شد. او را به بیمارستانی در لامرد برای معالجعه منتقل کردند، اما چون شدت جراحات زیاد بود، کادر پزشکی درخواست کردند که با اورژانس هوایی به شیراز منتقل شود، اما قبل از رسیدن اورژانس، کودک جان خود را از دست داد.
مرگ در تالار عروسی۷ فروردین امسال، یکی از تالارهای شهرستان گتوند در خوزستان میزبان عروسی و مراسم جشن و پایکوبی بود. با ورود عروس و داماد به داخل محوطه بیرونی تالار، یکی از بستگان برای خوشآمد گویی به عروس و داماد در میان حضار، خانواده و بستگان شروع به تیراندازی کرد. صدای تیراندازی شور و شادی مهمانان را چندبرابر کرد، اما غافل از اینکه یک جوان ۳۲ ساله در این بین بر اثر شلیک گلوله بر زمین افتاده است. تیراندازی در شلوغی و همهمه مهمانان ادامه داشت تا اینکه جیغ و فریاد باعث شد تا مهمانان متوجه تیرخوردن مرد جوان شوند.
بدین ترتیب شیون و زاری جای خود را به پایکوبی و شادی داد. آن جوان در همان لحظه جان خود را از دست داد و عروسی شروع نشده پایان یافت و تبدیل به عزا شد.
۱۸ شهریور سال گذشته، وقتی شاعران معروف خوزستانی در یک مراسم ختم در بندر امام خمینی گرد هم آمدند، یکی از حاضران در این مراسم بر اثر رسم غلط تیراندازی، شروع به شلیک تیرکرد که ناگهان چند تیر به سوی حضار شلیک شد و حیدر حیدری شاعر عرب خوزستانی اهل رامشیر بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد و همچنین علی مجدم، شاعر عرب اهل آبادان بر اثر اصابت تیر مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
منبع: همشهری آنلاین
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟